مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛حبیب خوشبین**
اصلاح طلبی فرایند و روشی است برای اصلاح ساختارهای اقتصادی، فرهنگی، اداری و سیاسی یک کشور در چهار چوب قوانین ملی و برگرفته از مولفه های دینی و ملی برای تحقق مطالبات مردم و اقتدار نرم حکومت.
اصلاح طلب عملگرا داریم و اصلاح طلب بی عمل
چه بسیار اصلاح طلبانی داشته ایم که ذاتا فکری اصلاح طلب داشتند ولی عملی غیره اصلاح طلبانه ! که حتی در بعضی موارد عمل نماینده گان اصولگرا، از عمل این افراد ، اصلاح طلبانه تر بوده است. نیاز جنبش اصلاحات از ابتدا به اصلاح طلبان عملگرا بوده است. و یا همان اصلاح طلب مضاعف، یعنی اصلاح طلبی در نظر و هم در عمل
بیشترین آسیب جریان اصلاح طلبی در دوران ۸ ساله خاتمی، گفتار درمانی بود، جامعه هدف گفتار درمانی طبقه بورژوا بود. بی توجهی به توده ها و طبقات پایان در گفتار درمانی به نقطه ضعفی بدل شد و دولت بعد از خاتمی، یعنی دولت محمود احمدی نژاد عمده سیاستهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی خود را به پوپولیسم اختصاص داد، که آثار و عواقب آنرا دیدیم.
این نکته را گفتیم که به ضرورت “اصلاح طلبی مضاعف” واقف شویم. یعنی اصلاح طلبی در تئوری و اصلاح طلبی در عمل.
“تاجگردون اصلاح طلبی مضاعف” است هم در نظر و هم در عمل. از اصلاح ساختاری و انضباط بودجه ای در مجلس تا نگاه ملی در کمک به دولت، از انتصاب بی سابقه افراد اصلاح طلب تا اجرای کوچکترین پروژه های عمرانی و زیر بنایی در دورافتاده ترین و محروم ترین نقاط ، از کمک به دولت در دیپلماسی و سیاست خارجی تا جلوگیری از استیضاح وزاری دولت و …
متاسفانه در سال همدلی و همزبانی و در آستانه انتخابات مجلس آتی در سال جاری، عده ای قلیل و وامانده از قافله تدبیر و امید اقدام به اختلاف افکنی و نفاق می کنند.
“تشت رسوایی” کاسبان نفاق و دورویی از “بام افکار عمومی مردم” بر زمین افتاده است. “شارلاتانیسم مطبوعاتی” در برخی فضای رسانه ای استان در یکی دو هفته اخیر با طرح برخی مسایل کاری و عادی نمایندگان و مسولان از جمله پروژه های عمرانی و تقسیمات کشوری قصد دارند “حیات حباب” گونه خود را در فضای تفرق و اختلافات سیاسی …. ادامه دهند.
تاجگردون یک اصلاح طلب مضاعف است یعی اصلاح طلبی هم در نظر و تئوریک و هم در عمل و پراگماتیسم. و برای آنها که شعور سیاسی دارند و سیاست را می فهمند ،”فهمیدن تاجگردون ” سخت نیست.
اما آنها هم که خود را به خواب زده اند و بقول دکتر شریعتی بیدار کردنشان محال است و در رسانه های شئونیست درون استان، دچار توهم توطعه شده اند ، راه بجایی نخواهند برد ، چون پاسخ روشن آنها را مردم در انتخابات ۷ اسفند ۱۳۹۴ خواهند داد.
اما در چنینش مدیرانی که تاجگردون نقش داشته است ،کمترین ایراد نسبت به تمامی ادوار گذشته وارد است.
ولی بقیه چنینش هایی که متوجه نماینده عالی دولت و سایر نمایندگان است که انشالله خودشان پاسخگو هستند. و دقیقا بایستی بین مدیران منسوب به تاجگردون و مدیران منسوب به استاندار و دو نماینده دیگر استان، تمیز و تفکیک قایل شد و هرکسی باید خود پاسخگوی عملکرد خود باشد.
در این که افزایش اعتبارات استان و فعالسازی پروژه های عمرانی بویراحمد و کهگیلویه به نقش ویژه تاجگردون منتهی می شود ، جای هیچ بحث و تردیدی نیست .
اینکه تاجگردون نفوذ و قدرت بیشتری دارد نباید منجر به بهانه ای برای اختلاف افکنی میان مجمع نمایندگان استان باشد. یعنی اگر تاجگردون نباشد بزرگواری مخالف افراطی دولت که حتی جبهه پایداری هم عذر وی را خواسته است، میتواند بودجه ای بگیرد و یا مدیری عزل کند؟ و یا دیگران.
دشمنان نادان تاجگردون که حسادت و نفرت چشمان آنها را بر حقیقت بسته است و همچون “زنگی مست” تیغ دو دم قومیت را در دست گرفته و از هر مکاتبه ای و از هر بحث کوچکی برای زدن تاجگردون، وی را متهم به توجه ویژه به اختصاص اعتبارات به گچساران و ارتقا و انتصاب نیروی انسانی گچساران و باشت متهم می کنند . بدانند که با این اقدامات کودکانه صرفا همبستگی و اتحاد نیروهای گچساران و باشت را حول تاجگردون رقم زده اند. در حالی که در دوره وکالت غلامرضا تاجگردون نه تنها اعتبارات و بودجه گچسارانه عادلانه شد ، بلکه به یمن مدیریت مدبرانه ایشان بر کمیسیون برنامه و بودجه مجلس ، اعتبارات استان و سایر شهرستانهای بویراحمد و کهگیلویه نیز نسبت به سنوات قبل چندین برابر شده است
تاجگردون یک فرصت است برای توسعه استان ولی برخی افراطیون که منافع شان در تشتت ، اختلاف و سرحد و گرمسیر کردن است، تاجگردون را از ابتدا یک تهدید تلقی و معرفی نمودند. اینکه اگه زارع نبود و اگر بزرگواری نبود و فلانی و فلانی نماینده بود، تاجگردون را می شکستیم! این زهی خیال باطل است.تاجگردون در امر سیاست و بودجه ریزی و مدیریت کم نظیر است و اتفاقا تعامل دو نماینده دیگر استان با ایشان هم به نفع خودشان است. برخی ها میخواهند با خرد کردن زارع و یا بزرگواری خودشان را اثبات کنند.
در طول سالیان متوالی، نان برخی ها در زدن تاجگردون ها و فرستادن نماینده ای یا ضعیف و یا ناهمسو با قدرت مرکزی (دولت) بوده است، آنهم با اختلاف افکنی در بین نیروهای گچسارانی،
این دوستان نادان بدانند که با این اقدامات حسدورزانه صرفا ارتباط مردم زجر کشیده گچساران و باشت را با تاجگردون تحکیم کرده اند و تاجگردون در گچساران اسطوره ای شده است که با غرور مردم عجین شده و به قول رقیب و نماینده سابق (سید قدرت حسینی) تاجگردون غرور را در کالبد نیروهای گچساران و باشت تزریق نموده است.
این توطئه هایی که در برخی رسانه های بی هویت، آشفته وار ، در صدد اختلاف افکنی و بین نمایندگان و مسولان است از چشمان تیزبین مردم و اصلاح طلبان زجر کشیده استان دور نخواهد ماند و مردم شریف گچساران و باشت در انتخابات اسفند ۱۳۹۴ پاسخی دندان شکن به تفرقه افکنان و وحدت شکنان خواهند داد که درس عبرتی برای تاریخ ماندگار استان باشد.
** کارشناس علوم سیاسی
اصلاح طلبی فرایند و روشی است برای اصلاح ساختارهای اقتصادی، فرهنگی، اداری و سیاسی یک کشور در چهار چوب قوانین ملی و برگرفته از مولفه های دینی و ملی برای تحقق مطالبات مردم و اقتدار نرم حکومت.
اصلاح طلب عملگرا داریم و اصلاح طلب بی عمل
چه بسیار اصلاح طلبانی داشته ایم که ذاتا فکری اصلاح طلب داشتند ولی عملی غیره اصلاح طلبانه ! که حتی در بعضی موارد عمل نماینده گان اصولگرا، از عمل این افراد ، اصلاح طلبانه تر بوده است. نیاز جنبش اصلاحات از ابتدا به اصلاح طلبان عملگرا بوده است. و یا همان اصلاح طلب مضاعف، یعنی اصلاح طلبی در نظر و هم در عمل
بیشترین آسیب جریان اصلاح طلبی در دوران ۸ ساله خاتمی، گفتار درمانی بود، جامعه هدف گفتار درمانی طبقه بورژوا بود. بی توجهی به توده ها و طبقات پایان در گفتار درمانی به نقطه ضعفی بدل شد و دولت بعد از خاتمی، یعنی دولت محمود احمدی نژاد عمده سیاستهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی خود را به پوپولیسم اختصاص داد، که آثار و عواقب آنرا دیدیم.
این نکته را گفتیم که به ضرورت “اصلاح طلبی مضاعف” واقف شویم. یعنی اصلاح طلبی در تئوری و اصلاح طلبی در عمل.
“تاجگردون اصلاح طلبی مضاعف” است هم در نظر و هم در عمل. از اصلاح ساختاری و انضباط بودجه ای در مجلس تا نگاه ملی در کمک به دولت، از انتصاب بی سابقه افراد اصلاح طلب تا اجرای کوچکترین پروژه های عمرانی و زیر بنایی در دورافتاده ترین و محروم ترین نقاط ، از کمک به دولت در دیپلماسی و سیاست خارجی تا جلوگیری از استیضاح وزاری دولت و …
متاسفانه در سال همدلی و همزبانی و در آستانه انتخابات مجلس آتی در سال جاری، عده ای قلیل و وامانده از قافله تدبیر و امید اقدام به اختلاف افکنی و نفاق می کنند.
“تشت رسوایی” کاسبان نفاق و دورویی از “بام افکار عمومی مردم” بر زمین افتاده است. “شارلاتانیسم مطبوعاتی” در برخی فضای رسانه ای استان در یکی دو هفته اخیر با طرح برخی مسایل کاری و عادی نمایندگان و مسولان از جمله پروژه های عمرانی و تقسیمات کشوری قصد دارند “حیات حباب” گونه خود را در فضای تفرق و اختلافات سیاسی …. ادامه دهند.
تاجگردون یک اصلاح طلب مضاعف است یعی اصلاح طلبی هم در نظر و تئوریک و هم در عمل و پراگماتیسم. و برای آنها که شعور سیاسی دارند و سیاست را می فهمند ،”فهمیدن تاجگردون ” سخت نیست.
اما آنها هم که خود را به خواب زده اند و بقول دکتر شریعتی بیدار کردنشان محال است و در رسانه های شئونیست درون استان، دچار توهم توطعه شده اند ، راه بجایی نخواهند برد ، چون پاسخ روشن آنها را مردم در انتخابات ۷ اسفند ۱۳۹۴ خواهند داد.
اما در چنینش مدیرانی که تاجگردون نقش داشته است ،کمترین ایراد نسبت به تمامی ادوار گذشته وارد است.
ولی بقیه چنینش هایی که متوجه نماینده عالی دولت و سایر نمایندگان است که انشالله خودشان پاسخگو هستند. و دقیقا بایستی بین مدیران منسوب به تاجگردون و مدیران منسوب به استاندار و دو نماینده دیگر استان، تمیز و تفکیک قایل شد و هرکسی باید خود پاسخگوی عملکرد خود باشد.
در این که افزایش اعتبارات استان و فعالسازی پروژه های عمرانی بویراحمد و کهگیلویه به نقش ویژه تاجگردون منتهی می شود ، جای هیچ بحث و تردیدی نیست .
اینکه تاجگردون نفوذ و قدرت بیشتری دارد نباید منجر به بهانه ای برای اختلاف افکنی میان مجمع نمایندگان استان باشد. یعنی اگر تاجگردون نباشد بزرگواری مخالف افراطی دولت که حتی جبهه پایداری هم عذر وی را خواسته است، میتواند بودجه ای بگیرد و یا مدیری عزل کند؟ و یا دیگران.
دشمنان نادان تاجگردون که حسادت و نفرت چشمان آنها را بر حقیقت بسته است و همچون “زنگی مست” تیغ دو دم قومیت را در دست گرفته و از هر مکاتبه ای و از هر بحث کوچکی برای زدن تاجگردون، وی را متهم به توجه ویژه به اختصاص اعتبارات به گچساران و ارتقا و انتصاب نیروی انسانی گچساران و باشت متهم می کنند . بدانند که با این اقدامات کودکانه صرفا همبستگی و اتحاد نیروهای گچساران و باشت را حول تاجگردون رقم زده اند. در حالی که در دوره وکالت غلامرضا تاجگردون نه تنها اعتبارات و بودجه گچسارانه عادلانه شد ، بلکه به یمن مدیریت مدبرانه ایشان بر کمیسیون برنامه و بودجه مجلس ، اعتبارات استان و سایر شهرستانهای بویراحمد و کهگیلویه نیز نسبت به سنوات قبل چندین برابر شده است
تاجگردون یک فرصت است برای توسعه استان ولی برخی افراطیون که منافع شان در تشتت ، اختلاف و سرحد و گرمسیر کردن است، تاجگردون را از ابتدا یک تهدید تلقی و معرفی نمودند. اینکه اگه زارع نبود و اگر بزرگواری نبود و فلانی و فلانی نماینده بود، تاجگردون را می شکستیم! این زهی خیال باطل است.تاجگردون در امر سیاست و بودجه ریزی و مدیریت کم نظیر است و اتفاقا تعامل دو نماینده دیگر استان با ایشان هم به نفع خودشان است. برخی ها میخواهند با خرد کردن زارع و یا بزرگواری خودشان را اثبات کنند.
در طول سالیان متوالی، نان برخی ها در زدن تاجگردون ها و فرستادن نماینده ای یا ضعیف و یا ناهمسو با قدرت مرکزی (دولت) بوده است، آنهم با اختلاف افکنی در بین نیروهای گچسارانی،
این دوستان نادان بدانند که با این اقدامات حسدورزانه صرفا ارتباط مردم زجر کشیده گچساران و باشت را با تاجگردون تحکیم کرده اند و تاجگردون در گچساران اسطوره ای شده است که با غرور مردم عجین شده و به قول رقیب و نماینده سابق (سید قدرت حسینی) تاجگردون غرور را در کالبد نیروهای گچساران و باشت تزریق نموده است.
این توطئه هایی که در برخی رسانه های بی هویت، آشفته وار ، در صدد اختلاف افکنی و بین نمایندگان و مسولان است از چشمان تیزبین مردم و اصلاح طلبان زجر کشیده استان دور نخواهد ماند و مردم شریف گچساران و باشت در انتخابات اسفند ۱۳۹۴ پاسخی دندان شکن به تفرقه افکنان و وحدت شکنان خواهند داد که درس عبرتی برای تاریخ ماندگار استان باشد.
** کارشناس علوم سیاسی
