کبنا ؛ محمدهادی احمدیانی
نقد در لغت «سره از ناسره جدا کردن» و «شناختن محاسن و معایب» است و در اصطلاح، به مفهوم داوری و قضاوت دوجانبه در مورد یک گزاره‌است. بی شک آنچه که موجب تداوم جریان خلاقیت و آفرینش فکری، هنری و فنی مدام و مستتر شده ،همانا روحیه نقادی و انتقاد است. روحیه ای که بدون تردید معطوف به بهبود امور است. و از این روست که هرگز اجازه نمی دهد انسان به وضع موجود رضایت دهد و دست روی دست بگذارد. نقد و انتقاد موجب پویایی جامعه ی بشری و موتور حرکت جوامع است و اساساً به خاطر همین خصلت بشری است که ما در بررسی پدیده‌های انسانی و اجتماعی از تاریخ کمک می گیریم. تاریخ سیر حرکت جوامع و تغییر تحولات آنها را به می نمایاند و خاستگاه و رستنگاه جایگاهی که اکنون در آن سر می کنیم به ما باز می‌نمایاند.
صاحب نظران در عرصه نقد، اصولی را تعیین نموده اند که عدم وجود آنها ضربه جدی به ساختار نقد وارد می کند و آن را از درجه اعتبار ساقط می نماید.
اول: اینکه نقد از سر خیر خواهی باشد نه از روی اغراض شخصی و تسویه حساب های جناحی و حزبی.
دوم: توام با ارائه اصلاحات پیشنهادی و یا راه حل باشد.
سوم: توأم با ذکر آثار و جنبه های مفید در کنار جنبه‌های منفی باشد.
چهارم: همراه با استدلال و سند و مدرک باشد.
چندی پیش در یادداشتی به عنوان «وقتی برای نخواستن زارع‌پور و نتوانستن غلام محمد زارعی» دوستی مجموعه بزرگ آموزش و پرورش، از مدیرکل گرفته تا مدیریت شهرستان بویراحمد و معاونان ایشان همه را بدون ارائه هیچ مستنداتی، به باد انتقاد گرفته و آنها را به انواع اتهامات، متهم نمود که شاید دلیل این امر، بی اطلاعی و عدم آگاهی ایشان از ساختار آموزش و پرورش باشد. ایشان ابتدا مدیرکل آموزش و پرورش را به رویارویی با مردم شهرستان بویراحمد و دنا متهم کرد: «این البته ظلم بزرگی است که هادی زارع پور دانسته یا ندانسته در حق مردم شریف بویراحمد روا داشته است و عملاً رو در رو مردم حوزه انتخابیه بویراحمد و دنا ایستاده است.»
آیا به نظر نگارنده‌ی آن یادداشت، درگیر نمودن نهاد فرهنگی آموزش و پرورش که رسالت خطیر تعلیم و تربیت نسل جوان کشور را بر عهده دارد با مسائل حاشیه ای و غیر مرتبط ظلم نیست. ایشان با کدام دلیل و مدرک مدیرکل محترم را به موضع گیری در مقابل مردم متهم می کنند.
انتقاد از دکتر شریعتی، مدیر آموزش و پرورش بویراحمد، و معاونان ایشان بخش دیگری از این یادداشت بود.
تا جایی که ما فرهنگیان می دانیم شریعتی یکی از پاکدست ترین مدیرانی بوده است که تاکنون سکان مدیریت شهرستان بویراحمد را در دست گرفته اند. ایشان انسانی فرهیخته و بزرگ و از معدود انسان هایی است که تواضع را سر لوحه کار خود قرار داده است. انسان یکرنگی که رسیدن به مدیریت آموزش و پرورش کمترین تغییری در رفتار او با دوستان و همکاران سابقش به وجود نیاورده است و هنوز با همان صمیمیت و محبت همیشگی با فرهنگیان برخورد می‌کند. در واقع او با رفتار توأم با محبت خود بر دل‌های فرهنگیان حکومت می‌کند. به زعم بنده حضور شریعتی در رأس آموزش و پرورش بویراحمد، فرصتی برای پیشرفت و سرزندگی این نهاد مولّد است که باید به نحو احسن از این فرصت استفاده نمود.
آیا نویسنده‌ی یادداشت خود را در مقابل خدا و وجدان خویش مسئول نمی‌داند؟ آیا برای اتهاماتی که وارد نموده است دلیل و مدرکی در دست دارد؟ اگر ایشان مصداقی از بسط روابط خانوادگی و پارتی بازی در دست دارد بیان کند تا همگان بدانند. شریعتی پای کدام یک از اقوام و نزدیکان خود را در آموزش و پرورش باز کرده است؟ این ناهماهنگی که آموزش و پرورش با مردم دارند چیست؟ واقعاً چیست؟ ما هم بدانیم بد نیست.
معاونان شریعتی همگان انسان های شایسته‌ای هستند که قبل از تخصص، تهعد آنها بر همگان واضح و آشکار است. الحق و الانصاف همه معاونین آموزش و پرورش بویراحمد کسانی هستند که برای خدمت صادقانه به مردم از جان مایه می‌گذارند و ایشان کسانی هستند که سال‌های سال در بدنه‌ی آموزش و پرورش زحمت کشیده‌اند و از زیر و بم کار آگاهی دارند و تجربه‌ی آنان اگر بر پیشینیان نچربد کمتر از آنان نیست.
فارغ از هرگونه موضع گیری حزبی و جناحی، در هیچ دوره‌ای از ادوار گذشته تا این حد جو آموزش و پرورش آرام و به دور از تشنج نبوده است.
شاید وقت آن رسیده باشد که اگر در استان کهگیلویه و بویراحمد محروم ما مدیری با صداقت و توانا در رأس اداره ای قرار بگیرد، همگان با حمایت معنوی خود راه را برای موفقیت بیشتر او فراهم کنند نه اینکه با سنگ اندازی و ایجاد مشکل و تسویه حساب‌های حزبی و جناحی مانع توسعه و پیشرفت فرزندان توانمند استانمان شوند. به هر حال، دود این گونه جوسازی‌ها و ادعاهای بدون سند، قبل از همه به چشم دانش آموزان این آینده سازان واقعی جامعه، می‌رود چرا که تعلیم و تربیت واقعی در چنین فضایی غیر ممکن است.
باری، برادر عزیز شایسته بود در مقابل این همه اتهام، به گوشه‌ای از خدمات این عزیزان را نیز اشاره مختصری می‌نمودید تا جانب انصاف را رعایت کرده باشید.
نقد در لغت «سره از ناسره جدا کردن» و «شناختن محاسن و معایب» است و در اصطلاح، به مفهوم داوری و قضاوت دوجانبه در مورد یک گزاره‌است. بی شک آنچه که موجب تداوم جریان خلاقیت و آفرینش فکری، هنری و فنی مدام و مستتر شده ،همانا روحیه نقادی و انتقاد است. روحیه ای که بدون تردید معطوف به بهبود امور است. و از این روست که هرگز اجازه نمی دهد انسان به وضع موجود رضایت دهد و دست روی دست بگذارد. نقد و انتقاد موجب پویایی جامعه ی بشری و موتور حرکت جوامع است و اساساً به خاطر همین خصلت بشری است که ما در بررسی پدیده‌های انسانی و اجتماعی از تاریخ کمک می گیریم. تاریخ سیر حرکت جوامع و تغییر تحولات آنها را به می نمایاند و خاستگاه و رستنگاه جایگاهی که اکنون در آن سر می کنیم به ما باز می‌نمایاند.
صاحب نظران در عرصه نقد، اصولی را تعیین نموده اند که عدم وجود آنها ضربه جدی به ساختار نقد وارد می کند و آن را از درجه اعتبار ساقط می نماید.
اول: اینکه نقد از سر خیر خواهی باشد نه از روی اغراض شخصی و تسویه حساب های جناحی و حزبی.
دوم: توام با ارائه اصلاحات پیشنهادی و یا راه حل باشد.
سوم: توأم با ذکر آثار و جنبه های مفید در کنار جنبه‌های منفی باشد.
چهارم: همراه با استدلال و سند و مدرک باشد.
چندی پیش در یادداشتی به عنوان «وقتی برای نخواستن زارع‌پور و نتوانستن غلام محمد زارعی» دوستی مجموعه بزرگ آموزش و پرورش، از مدیرکل گرفته تا مدیریت شهرستان بویراحمد و معاونان ایشان همه را بدون ارائه هیچ مستنداتی، به باد انتقاد گرفته و آنها را به انواع اتهامات، متهم نمود که شاید دلیل این امر، بی اطلاعی و عدم آگاهی ایشان از ساختار آموزش و پرورش باشد. ایشان ابتدا مدیرکل آموزش و پرورش را به رویارویی با مردم شهرستان بویراحمد و دنا متهم کرد: «این البته ظلم بزرگی است که هادی زارع پور دانسته یا ندانسته در حق مردم شریف بویراحمد روا داشته است و عملاً رو در رو مردم حوزه انتخابیه بویراحمد و دنا ایستاده است.»
آیا به نظر نگارنده‌ی آن یادداشت، درگیر نمودن نهاد فرهنگی آموزش و پرورش که رسالت خطیر تعلیم و تربیت نسل جوان کشور را بر عهده دارد با مسائل حاشیه ای و غیر مرتبط ظلم نیست. ایشان با کدام دلیل و مدرک مدیرکل محترم را به موضع گیری در مقابل مردم متهم می کنند.
انتقاد از دکتر شریعتی، مدیر آموزش و پرورش بویراحمد، و معاونان ایشان بخش دیگری از این یادداشت بود.
تا جایی که ما فرهنگیان می دانیم شریعتی یکی از پاکدست ترین مدیرانی بوده است که تاکنون سکان مدیریت شهرستان بویراحمد را در دست گرفته اند. ایشان انسانی فرهیخته و بزرگ و از معدود انسان هایی است که تواضع را سر لوحه کار خود قرار داده است. انسان یکرنگی که رسیدن به مدیریت آموزش و پرورش کمترین تغییری در رفتار او با دوستان و همکاران سابقش به وجود نیاورده است و هنوز با همان صمیمیت و محبت همیشگی با فرهنگیان برخورد می‌کند. در واقع او با رفتار توأم با محبت خود بر دل‌های فرهنگیان حکومت می‌کند. به زعم بنده حضور شریعتی در رأس آموزش و پرورش بویراحمد، فرصتی برای پیشرفت و سرزندگی این نهاد مولّد است که باید به نحو احسن از این فرصت استفاده نمود.
آیا نویسنده‌ی یادداشت خود را در مقابل خدا و وجدان خویش مسئول نمی‌داند؟ آیا برای اتهاماتی که وارد نموده است دلیل و مدرکی در دست دارد؟ اگر ایشان مصداقی از بسط روابط خانوادگی و پارتی بازی در دست دارد بیان کند تا همگان بدانند. شریعتی پای کدام یک از اقوام و نزدیکان خود را در آموزش و پرورش باز کرده است؟ این ناهماهنگی که آموزش و پرورش با مردم دارند چیست؟ واقعاً چیست؟ ما هم بدانیم بد نیست.
معاونان شریعتی همگان انسان های شایسته‌ای هستند که قبل از تخصص، تهعد آنها بر همگان واضح و آشکار است. الحق و الانصاف همه معاونین آموزش و پرورش بویراحمد کسانی هستند که برای خدمت صادقانه به مردم از جان مایه می‌گذارند و ایشان کسانی هستند که سال‌های سال در بدنه‌ی آموزش و پرورش زحمت کشیده‌اند و از زیر و بم کار آگاهی دارند و تجربه‌ی آنان اگر بر پیشینیان نچربد کمتر از آنان نیست.
فارغ از هرگونه موضع گیری حزبی و جناحی، در هیچ دوره‌ای از ادوار گذشته تا این حد جو آموزش و پرورش آرام و به دور از تشنج نبوده است.
شاید وقت آن رسیده باشد که اگر در استان کهگیلویه و بویراحمد محروم ما مدیری با صداقت و توانا در رأس اداره ای قرار بگیرد، همگان با حمایت معنوی خود راه را برای موفقیت بیشتر او فراهم کنند نه اینکه با سنگ اندازی و ایجاد مشکل و تسویه حساب‌های حزبی و جناحی مانع توسعه و پیشرفت فرزندان توانمند استانمان شوند. به هر حال، دود این گونه جوسازی‌ها و ادعاهای بدون سند، قبل از همه به چشم دانش آموزان این آینده سازان واقعی جامعه، می‌رود چرا که تعلیم و تربیت واقعی در چنین فضایی غیر ممکن است.
باری، برادر عزیز شایسته بود در مقابل این همه اتهام، به گوشه‌ای از خدمات این عزیزان را نیز اشاره مختصری می‌نمودید تا جانب انصاف را رعایت کرده باشید.
