تاریخ انتشار
پنجشنبه ۱۸ تير ۱۳۹۴ ساعت ۰۴:۰۴
کد مطلب : ۱۱۴۳۳۳
اصلاحطلبان کهگیلویه عقب گرد نمیکنند
۰
کبنا ؛ رحیم بنام
در باب یادداشت جهتداری که در سایت خبری کبنا نیوز با عنوان «اصلاحطلبان کهگیلویه و گزینههای موجود»نگاشته شد، یادآوری نکاتی را لازم میدانم؛
نویسنده محترم یادداشت، در همان ابتدای مقالهی خود، با الهام گرفتن از رویهی اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری، سعی در ناچار جلوه دادن اصلاح طلبان کهگیلویه در ائتلاف روی گزینهای از اصولگرایان دارد.
اما در پاسخ به این ذهنیتِ دور از واقعیت باید گفت که دکتر عارف در آن انتخابات که سرشار از درسهای پرمعنا برای احزاب سیاسی ایران بود با ازخودگذشتگیِ سیاسی، حوزهی قلمرو اصلاحطلبان را گسترش داد. وی با اقدام تاریخی خود بخش وسیعی از افکار عمومی را که از رد صلاحیت یکی از ارکان نظام یعنی آیتالله هاشمی رفسنجانی منزجر شده بود را تسکین داد و با گزینهای ائتلاف کرد که از یاران نزدیک خود هاشمی رفسنجانی محسوب می شد.
از سوی دیگر هاشمی نیز یکی از برجستهترین شخصیتهای سیاسی کشور است که در مقطع پایانی زندگی سیاسی خود با نزدیکی هرچه بیشتر به مردم، تصمیم
گرفت حرف همهی آحاد ملت را بشنود؛ او که مشخصاً راه خود را از انحصارطلبان جدا و تمکین به رأی مردم را علناً اعلام کرد.
بنابراین میتوان گفت زیر چتر تفکر اصلاحطلبی، بهقدر کافی فضای آزاد برای همهی آنهایی که به «میزان، رأی ملت است» یعنی فرمودهی بنیانگذار کبیر انقلاب، اعتقاد راسخ دارند وجود دارد. بنا به تعاریف واقعی، تنگنظری در قاموس اصلاحطلبی معنا ندارد؛ منشور اصلاحطلبی نیز نه بر روی افراد بلکه بروی افکار، متکی است. یعنی هر کسی که اکنون در مسیر اصلاحطلبی که ریشه در فطرت انسانها دارد، حرکت کند اصلاحطلب تلقی میشود حتی اگر سالها اصولگرا بوده باشد!
تحلیل درست از شرایط انتخابات ۲۴ خرداد ۹۲، ما را به این نتیجه میرساند که محمدرضا عارف و اصلاحطلبان عقبنشینی نکردهاند بلکه چتر اصلاحطلبی
را بر روی جامعه بیش از پیش، گسترش دادهاند.
حال اینکه در شهرستان کهگیلویه، شرایط فرق میکند و خوشبختانه اصلاحطلبان آن دیار هم متعددند و هم متفکر، هم معتدلند و هم معتقد! بنابراین آنقدر گزینه دارند که نخواهند و مجبور به عقبنشینی و عقبگردی نشوند؛ آقای دکتر مصطفی تقوی که در یادداشت مذکور از وی به عنوان گزینهی واقعگرایانهی اصلاح طلبان یاد شده است، شخصیتی محترم، دانشگاهی و تحصیلکرده، اندیشمند و دارای پایگاه اجتماعی و مذهبی میباشند، اما وی هرکه باشد گزینهی اصولگرایان است و بس! دکتر تقوی را اگر نخواهیم بپذیریم که «نیروی در سایهی» آقای بزرگواری است، دستکم پذیرفتنی است که باید در جایگزینی با آقایان موحد، مژدهیپور، عدل هاشمی، فیاضبخش و
حبیبی رقابت کند و بهتر بود نویسندهی محترم از لزوم تلاش تقوی برای باز کردن جای خود در بین اصولگرایان سخن میگفت نه توصیه به اصلاحطلبان برای ائتلاف با وی!
نویسنده محترم، علت انتخاب سید مصطفی تقوی را به عنوان گزینهی اصلاحطلبان، دوری از افراط و تقویت خطِ میانه بیان میکند و احتمال بازماندن کاندیداهای محبوب اصلاح طلب از فیلترهای تأیید صلاحیت را استدلال قرار میدهد اما سوالی که اینجا قابل طرح میباشد این است که مگر رد صلاحیتهای ادوار گذشتهی اصلاحطلبان به خاطر افراطیگری بوده است؟
آقایان لاهوتی و منطقیان دو تن از معتدلترین و منطقیترین افراد حاضر در صحنهی سیاسی هستند و با وجود تمامی ناملایمتهای سیاسی که برایشان حادث
شده است هیچگاه از دایرهی تعقل، خردورزی و پایبندی به نظام خارج نشدهاند!
از سوی دیگر، مگر شخصیتهای سیاسی نامآشنای دیگری همچون صدوقی، رستاد، باقریان، دکتر بنام، سیفسادات و ... که زمزمهی حضور آنان از طیف فکری
اصلاحطلبان در میدان ارزیابی مردم این حوزهی انتخابیه، شنیده میشود، راه افراط را در پیش دارند که اصلاحطلبان ناچار به شیون پیش از مرگ و تندادن به کاندیداهای اصولگرایانِ شناسنامهدار شوند؟!
همهی این افراد به نظام مقدس جمهوری اسلامی و ارکان آن پایبندند و قانون اساسی را در تمام ابعاد آن و نه تفسیر بخشی و سلیقهای از آن قبول دارند.
بنابراین افراطی در کار نیست که مورد استدلال واقع شده است.
از دیگر سو، حتی اگر دست اصلاحطلبان از حیث اشارهشده در آن یادداشت، بسته یا خالی شود، اینبار پیشبینی میشود اصلاحطلبان با حضور در انتخابات به همان رأی به نظام، اکتفاء نمایند.
همچنین، عنوان مطلب به "اصلاح طلبان و گزینه های موجود" اختصاص یافته است در حالیکه نویسنده در ادامه پردازش خود هیچ اشاره ای به گزینه های احتمالی اصلاح طلبان به جز سید مصطفی تقوی نکرده است لذا بهتر می بود عنوان مطلب،"اصلاح طلبان و تنها گزینه موجود " درج می شد.
نویسندهی این یادداشت، در بند پایانی نوشتار خود، سادهانگارانه نظر خود را به نظر همهی اصلاحطلبان تعمیم میدهد و عبارت «ما اصلاحطلبان» را بهکار میبرد که این خود، جهتدار بودن اساس نوشته را آشکارتر میسازد.
مخلص کلام اینکه تا انتخابات اسفندماه راه درازی در پیش است و "حق انتخاب" برای اصلاح طلبان حیطهی وسیعی دارد.
در باب یادداشت جهتداری که در سایت خبری کبنا نیوز با عنوان «اصلاحطلبان کهگیلویه و گزینههای موجود»نگاشته شد، یادآوری نکاتی را لازم میدانم؛
نویسنده محترم یادداشت، در همان ابتدای مقالهی خود، با الهام گرفتن از رویهی اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری، سعی در ناچار جلوه دادن اصلاح طلبان کهگیلویه در ائتلاف روی گزینهای از اصولگرایان دارد.
اما در پاسخ به این ذهنیتِ دور از واقعیت باید گفت که دکتر عارف در آن انتخابات که سرشار از درسهای پرمعنا برای احزاب سیاسی ایران بود با ازخودگذشتگیِ سیاسی، حوزهی قلمرو اصلاحطلبان را گسترش داد. وی با اقدام تاریخی خود بخش وسیعی از افکار عمومی را که از رد صلاحیت یکی از ارکان نظام یعنی آیتالله هاشمی رفسنجانی منزجر شده بود را تسکین داد و با گزینهای ائتلاف کرد که از یاران نزدیک خود هاشمی رفسنجانی محسوب می شد.
از سوی دیگر هاشمی نیز یکی از برجستهترین شخصیتهای سیاسی کشور است که در مقطع پایانی زندگی سیاسی خود با نزدیکی هرچه بیشتر به مردم، تصمیم
گرفت حرف همهی آحاد ملت را بشنود؛ او که مشخصاً راه خود را از انحصارطلبان جدا و تمکین به رأی مردم را علناً اعلام کرد.
بنابراین میتوان گفت زیر چتر تفکر اصلاحطلبی، بهقدر کافی فضای آزاد برای همهی آنهایی که به «میزان، رأی ملت است» یعنی فرمودهی بنیانگذار کبیر انقلاب، اعتقاد راسخ دارند وجود دارد. بنا به تعاریف واقعی، تنگنظری در قاموس اصلاحطلبی معنا ندارد؛ منشور اصلاحطلبی نیز نه بر روی افراد بلکه بروی افکار، متکی است. یعنی هر کسی که اکنون در مسیر اصلاحطلبی که ریشه در فطرت انسانها دارد، حرکت کند اصلاحطلب تلقی میشود حتی اگر سالها اصولگرا بوده باشد!
تحلیل درست از شرایط انتخابات ۲۴ خرداد ۹۲، ما را به این نتیجه میرساند که محمدرضا عارف و اصلاحطلبان عقبنشینی نکردهاند بلکه چتر اصلاحطلبی
را بر روی جامعه بیش از پیش، گسترش دادهاند.
حال اینکه در شهرستان کهگیلویه، شرایط فرق میکند و خوشبختانه اصلاحطلبان آن دیار هم متعددند و هم متفکر، هم معتدلند و هم معتقد! بنابراین آنقدر گزینه دارند که نخواهند و مجبور به عقبنشینی و عقبگردی نشوند؛ آقای دکتر مصطفی تقوی که در یادداشت مذکور از وی به عنوان گزینهی واقعگرایانهی اصلاح طلبان یاد شده است، شخصیتی محترم، دانشگاهی و تحصیلکرده، اندیشمند و دارای پایگاه اجتماعی و مذهبی میباشند، اما وی هرکه باشد گزینهی اصولگرایان است و بس! دکتر تقوی را اگر نخواهیم بپذیریم که «نیروی در سایهی» آقای بزرگواری است، دستکم پذیرفتنی است که باید در جایگزینی با آقایان موحد، مژدهیپور، عدل هاشمی، فیاضبخش و
حبیبی رقابت کند و بهتر بود نویسندهی محترم از لزوم تلاش تقوی برای باز کردن جای خود در بین اصولگرایان سخن میگفت نه توصیه به اصلاحطلبان برای ائتلاف با وی!
نویسنده محترم، علت انتخاب سید مصطفی تقوی را به عنوان گزینهی اصلاحطلبان، دوری از افراط و تقویت خطِ میانه بیان میکند و احتمال بازماندن کاندیداهای محبوب اصلاح طلب از فیلترهای تأیید صلاحیت را استدلال قرار میدهد اما سوالی که اینجا قابل طرح میباشد این است که مگر رد صلاحیتهای ادوار گذشتهی اصلاحطلبان به خاطر افراطیگری بوده است؟
آقایان لاهوتی و منطقیان دو تن از معتدلترین و منطقیترین افراد حاضر در صحنهی سیاسی هستند و با وجود تمامی ناملایمتهای سیاسی که برایشان حادث
شده است هیچگاه از دایرهی تعقل، خردورزی و پایبندی به نظام خارج نشدهاند!
از سوی دیگر، مگر شخصیتهای سیاسی نامآشنای دیگری همچون صدوقی، رستاد، باقریان، دکتر بنام، سیفسادات و ... که زمزمهی حضور آنان از طیف فکری
اصلاحطلبان در میدان ارزیابی مردم این حوزهی انتخابیه، شنیده میشود، راه افراط را در پیش دارند که اصلاحطلبان ناچار به شیون پیش از مرگ و تندادن به کاندیداهای اصولگرایانِ شناسنامهدار شوند؟!
همهی این افراد به نظام مقدس جمهوری اسلامی و ارکان آن پایبندند و قانون اساسی را در تمام ابعاد آن و نه تفسیر بخشی و سلیقهای از آن قبول دارند.
بنابراین افراطی در کار نیست که مورد استدلال واقع شده است.
از دیگر سو، حتی اگر دست اصلاحطلبان از حیث اشارهشده در آن یادداشت، بسته یا خالی شود، اینبار پیشبینی میشود اصلاحطلبان با حضور در انتخابات به همان رأی به نظام، اکتفاء نمایند.
همچنین، عنوان مطلب به "اصلاح طلبان و گزینه های موجود" اختصاص یافته است در حالیکه نویسنده در ادامه پردازش خود هیچ اشاره ای به گزینه های احتمالی اصلاح طلبان به جز سید مصطفی تقوی نکرده است لذا بهتر می بود عنوان مطلب،"اصلاح طلبان و تنها گزینه موجود " درج می شد.
نویسندهی این یادداشت، در بند پایانی نوشتار خود، سادهانگارانه نظر خود را به نظر همهی اصلاحطلبان تعمیم میدهد و عبارت «ما اصلاحطلبان» را بهکار میبرد که این خود، جهتدار بودن اساس نوشته را آشکارتر میسازد.
مخلص کلام اینکه تا انتخابات اسفندماه راه درازی در پیش است و "حق انتخاب" برای اصلاح طلبان حیطهی وسیعی دارد.