تاریخ انتشار
چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۴ ساعت ۲۲:۳۱
کد مطلب : ۱۰۹۹۰۸
تحلیلی بر استراتژی انتخاباتی اصولگرایان بویراحمد
۰
کبنا ؛مخاطب کبنا نیوز
هرچه به اسفندماه و موعد انتخابات مجلس شورای اسلامی نزدیک تر می شویم مطابق ادوار گذشته شور و هیجان مردم نیز در بویراحمد ودنا مضاعف میگردد. بازار گمانهزنیها داغ است و تنور چانه زنیها داغتر. طیفها و جناحهای مختلف در یارگیری و برنامه ریزی در رقابتی محسوس کمر همت بستهاند.این روزها اما اخبار متعددی از جناح راست واصولگرایی به گوش میرسد. اصولگرایان بویراحمد که تجربه موفقی در انتخابات اخیر چه دوره قبل مجلس و چه انتخابات اخیر ریاست جمهوری و شورای شهر نداشتهاند به شدت در تکاپوی جبران مافات گذشته و ترمیم وجهه و وزنه ی عمومی خود می باشند. هدایت خواه نماینده پیشین بویراحمد و دنا و حاج حسینی استاندار اسبق استان در این طیف نقش لیدر و پدر معنوی را بازی می کنند.دو اسمی که هرچند در ظاهر جدا ولی در باطن هماهنگ قدم بر می دارند.
در خلال فعالیتهای آشکار و پنهان این گروه اما این روزها اخبار واطلاعات چنان متناقض و متفاوت به گوش میرسد که گویی هیچ گاه به مقصد و پرچم مشترک نخواهند رسید.
جلسه ای با محوریت هدایت خواه برگزار شد و پس از رایزنیهای متعدد خلیفه خلقیپور به عنوان گزینه جریان مذکور معرفی شد. هنوز جلسه تمام نشده بود که از گوشه و کنار به گوش رسید روشنفکر به عنوان کاندید مستقل اعلام حضور کرده. و این در حالی بود که مسعودیاصل تهران نشین هم که از اساس دستور کار جلسه را قبول نداشت فعلاً اعلام موضع نکرده و صدالبته به عنوان گزینه قابل اعتنا به شمار میرود. از این دو هم ولایتی که بگذریم به نکته جالب دیگری می رسیم آنجا که جانی پور نیز خودرا اصلح تر از بقیه می داند واحتمالا در مقابل حمایت هدایتخواه از خلقیپور روی حمایت حسینی از خودش حساب کرده است و کمی بعید به نظر میرسد که ایشان حداقل مقابل خلقیپور کوتاه بیاید. خرامین و پیشوا هم از دیگر گزینههای مستعد این جریان سیاسی در حوزه بویراحمد و دنا میباشند. ایشان هم اگر خود را مستحقتر و با ظرفیتتر از بقیه ندانند تحت هیچ شرایطی کم شانس تر نمیدانند.
در این میان البته فراموش نمی کنیم پایگاه فکری نماینده فعلی نیز جریان اصولگرایی است. هرچند تا این لحظه حمایت سران اصولگرایی و حتی فعالین این جریان در استان را علی الظاهر از کف داده است ولی به هر حال چه بخواهد چه نخواهد از آن پیشینه برخواسته است.
به هر حال شمای کلی اتفاقات اخیر و تقسیم بندی احتمالات مبین معمایی است که برای تحلیل آن باید با نگاهی چند بعدی به بررسی آن بپردازیم.
تعدد گزینه های درجه دو و عدم وجود راه حلی برای رسیدن به اجماع میان کاندیدای این طیف سیاسی در نگاه اول شاید سطحی و غیر تشکیلاتی بودن این جریان را درذهن متبادر نماید . ولی تجربه ثابت کرده هدایت خواه و مجموعه تحت مدیریتش به این راحتی قافیه را نمی بازند. ولذا قطعا این نتیجه گیری کاملا سطحی و ساده لوحانه می باشد.
آنچه می تواند ایناین سر کلاف سر درگم را گره بگشاید توجه به تجربه دوره گذشته و نیز وضعیت آینده هدایت خواه و یارانش می باشد.
یک به یک اگر بررسی کنیم در خواهیم یافت که: خرامین و پیشوا در حالت عادی و در صورت حمایت همه بدنه اصولگرایی و سران این طیف در استان بازهم پتانسیل جمع آوری آرا حد نصاب را به صورت قطعی وصدرصد نخواهند داشت ولذا کم احتمال است که بر آنها اجماع شود از سویی اگر روشنفکر بماند و مسعودی پافشاری کند ناگفته مبرهن است که بزرگان تصمیم گیر هردو رانهی می کنند و زیر بار هزینه انتخاب یکی و مقابله با دیگری نخواهند رفت. خلقیپور و جانیپور نیز بر حسب اتفاق در شرایط مشابه قراردارند و با توجه به اینکه هیچکدام از دیگری تبعت نخواهند کرد با برخورد یکسان هم فکرانشان روبرو خواهند شد .ولذا پرواضح است در شرایط کنونی هیچ کدام از چهره های پرهیاهوی این روزهای جریان اصولگرایی در استان قدرت و ظرفیت هدایت خواه را نخواهند داشت.
حال سوال اینجاست که آیا پیش بینی این وضعیت و اتخاذ تصمیم مناسب برای این جریان دشوار است وچرا هدایت خواه زودتر تعیین تکلیف نمینماید.
۱_ایشان تحت هر شرایطی نسبت به سایر همفکرانش شناخته شده تر ودارای مقبولیت بیشتری است و حتی در آخرین لحظات به راحتی قابلیت جابجایی و جایگزینی با همه اعضای گروهش را دارد.
۲_در صحنه بودن همه همفکران با تمام توان زمانی اتفاق می افتد که هر کس برای خودش کار کند و اگر در روز آخر تصمیم به اتحاد شد هدایت خواه بهترین گزینه است ولذا دیگران مجبور به کناره گیری، کما اینکه این تجربه مستند است.
۳_حضور چهره های درجه ۲ و نیز انشقاق خود خواسته در جریان اصولگرایی باعث میشود اعضای طیف مقابل نیازی به اتحاد و حضور چهرههای کاریزما و تاثیرگذار خود احساس نکند. از این رو اردوگاه اصلاحطلبان نیز رفتار مشابه را الگوی کار قرار میدهند و احتمالاً گزینههای متعدد آن جناح نیز خود را در مقام مقابله با گزینههای مطروحه رقیب مستحق تر و پر شانستر میبینند در نتیجه انسجام و کار تشکیلاتی در آن گروه نیز به سهولت انجام نخواهد شد. حال آنکه جابجایی نیروهای اصولگرا با هدایت خواه حتی در آخرین لحظات بسیار کم هزینه و پر منفعت ولیکن در پایگاه اصلاحات بسیار پر هزینه و شاید غیر ممکن و منجر به شکست مینماید.
۴_و در بدترین شرایط نیز اگر اصلاح طلبان با توجه به شرایط مساعد این روزهایشان بتوانند بر گزینه ای مستعد اجماع نمایند و از مراحل مختلف به سلامت عبور کنند و پیش بینی موفقیتشان میسر شود، آنگاه صداقت گزینه نهایی هدایت خواه و حضور در سایه کمترین هزینه در این دوره ازانتخابات برای ایشان خواهد بود.
هرچه به اسفندماه و موعد انتخابات مجلس شورای اسلامی نزدیک تر می شویم مطابق ادوار گذشته شور و هیجان مردم نیز در بویراحمد ودنا مضاعف میگردد. بازار گمانهزنیها داغ است و تنور چانه زنیها داغتر. طیفها و جناحهای مختلف در یارگیری و برنامه ریزی در رقابتی محسوس کمر همت بستهاند.این روزها اما اخبار متعددی از جناح راست واصولگرایی به گوش میرسد. اصولگرایان بویراحمد که تجربه موفقی در انتخابات اخیر چه دوره قبل مجلس و چه انتخابات اخیر ریاست جمهوری و شورای شهر نداشتهاند به شدت در تکاپوی جبران مافات گذشته و ترمیم وجهه و وزنه ی عمومی خود می باشند. هدایت خواه نماینده پیشین بویراحمد و دنا و حاج حسینی استاندار اسبق استان در این طیف نقش لیدر و پدر معنوی را بازی می کنند.دو اسمی که هرچند در ظاهر جدا ولی در باطن هماهنگ قدم بر می دارند.
در خلال فعالیتهای آشکار و پنهان این گروه اما این روزها اخبار واطلاعات چنان متناقض و متفاوت به گوش میرسد که گویی هیچ گاه به مقصد و پرچم مشترک نخواهند رسید.
جلسه ای با محوریت هدایت خواه برگزار شد و پس از رایزنیهای متعدد خلیفه خلقیپور به عنوان گزینه جریان مذکور معرفی شد. هنوز جلسه تمام نشده بود که از گوشه و کنار به گوش رسید روشنفکر به عنوان کاندید مستقل اعلام حضور کرده. و این در حالی بود که مسعودیاصل تهران نشین هم که از اساس دستور کار جلسه را قبول نداشت فعلاً اعلام موضع نکرده و صدالبته به عنوان گزینه قابل اعتنا به شمار میرود. از این دو هم ولایتی که بگذریم به نکته جالب دیگری می رسیم آنجا که جانی پور نیز خودرا اصلح تر از بقیه می داند واحتمالا در مقابل حمایت هدایتخواه از خلقیپور روی حمایت حسینی از خودش حساب کرده است و کمی بعید به نظر میرسد که ایشان حداقل مقابل خلقیپور کوتاه بیاید. خرامین و پیشوا هم از دیگر گزینههای مستعد این جریان سیاسی در حوزه بویراحمد و دنا میباشند. ایشان هم اگر خود را مستحقتر و با ظرفیتتر از بقیه ندانند تحت هیچ شرایطی کم شانس تر نمیدانند.
در این میان البته فراموش نمی کنیم پایگاه فکری نماینده فعلی نیز جریان اصولگرایی است. هرچند تا این لحظه حمایت سران اصولگرایی و حتی فعالین این جریان در استان را علی الظاهر از کف داده است ولی به هر حال چه بخواهد چه نخواهد از آن پیشینه برخواسته است.
به هر حال شمای کلی اتفاقات اخیر و تقسیم بندی احتمالات مبین معمایی است که برای تحلیل آن باید با نگاهی چند بعدی به بررسی آن بپردازیم.
تعدد گزینه های درجه دو و عدم وجود راه حلی برای رسیدن به اجماع میان کاندیدای این طیف سیاسی در نگاه اول شاید سطحی و غیر تشکیلاتی بودن این جریان را درذهن متبادر نماید . ولی تجربه ثابت کرده هدایت خواه و مجموعه تحت مدیریتش به این راحتی قافیه را نمی بازند. ولذا قطعا این نتیجه گیری کاملا سطحی و ساده لوحانه می باشد.
آنچه می تواند ایناین سر کلاف سر درگم را گره بگشاید توجه به تجربه دوره گذشته و نیز وضعیت آینده هدایت خواه و یارانش می باشد.
یک به یک اگر بررسی کنیم در خواهیم یافت که: خرامین و پیشوا در حالت عادی و در صورت حمایت همه بدنه اصولگرایی و سران این طیف در استان بازهم پتانسیل جمع آوری آرا حد نصاب را به صورت قطعی وصدرصد نخواهند داشت ولذا کم احتمال است که بر آنها اجماع شود از سویی اگر روشنفکر بماند و مسعودی پافشاری کند ناگفته مبرهن است که بزرگان تصمیم گیر هردو رانهی می کنند و زیر بار هزینه انتخاب یکی و مقابله با دیگری نخواهند رفت. خلقیپور و جانیپور نیز بر حسب اتفاق در شرایط مشابه قراردارند و با توجه به اینکه هیچکدام از دیگری تبعت نخواهند کرد با برخورد یکسان هم فکرانشان روبرو خواهند شد .ولذا پرواضح است در شرایط کنونی هیچ کدام از چهره های پرهیاهوی این روزهای جریان اصولگرایی در استان قدرت و ظرفیت هدایت خواه را نخواهند داشت.
حال سوال اینجاست که آیا پیش بینی این وضعیت و اتخاذ تصمیم مناسب برای این جریان دشوار است وچرا هدایت خواه زودتر تعیین تکلیف نمینماید.
۱_ایشان تحت هر شرایطی نسبت به سایر همفکرانش شناخته شده تر ودارای مقبولیت بیشتری است و حتی در آخرین لحظات به راحتی قابلیت جابجایی و جایگزینی با همه اعضای گروهش را دارد.
۲_در صحنه بودن همه همفکران با تمام توان زمانی اتفاق می افتد که هر کس برای خودش کار کند و اگر در روز آخر تصمیم به اتحاد شد هدایت خواه بهترین گزینه است ولذا دیگران مجبور به کناره گیری، کما اینکه این تجربه مستند است.
۳_حضور چهره های درجه ۲ و نیز انشقاق خود خواسته در جریان اصولگرایی باعث میشود اعضای طیف مقابل نیازی به اتحاد و حضور چهرههای کاریزما و تاثیرگذار خود احساس نکند. از این رو اردوگاه اصلاحطلبان نیز رفتار مشابه را الگوی کار قرار میدهند و احتمالاً گزینههای متعدد آن جناح نیز خود را در مقام مقابله با گزینههای مطروحه رقیب مستحق تر و پر شانستر میبینند در نتیجه انسجام و کار تشکیلاتی در آن گروه نیز به سهولت انجام نخواهد شد. حال آنکه جابجایی نیروهای اصولگرا با هدایت خواه حتی در آخرین لحظات بسیار کم هزینه و پر منفعت ولیکن در پایگاه اصلاحات بسیار پر هزینه و شاید غیر ممکن و منجر به شکست مینماید.
۴_و در بدترین شرایط نیز اگر اصلاح طلبان با توجه به شرایط مساعد این روزهایشان بتوانند بر گزینه ای مستعد اجماع نمایند و از مراحل مختلف به سلامت عبور کنند و پیش بینی موفقیتشان میسر شود، آنگاه صداقت گزینه نهایی هدایت خواه و حضور در سایه کمترین هزینه در این دوره ازانتخابات برای ایشان خواهد بود.