تاریخ انتشار
جمعه ۱۵ خرداد ۱۳۹۴ ساعت ۱۳:۱۳
کد مطلب : ۱۰۹۱۵۴
نقد مدیران ملی هماستانی با کدام قیمت
۰
کبنا ؛ سید رحمان وفانژاد
چندی قبل از دوستی مطلع شدم یکی از سایتهای خبری نقد مدیران ملی هم استانی را در رأس برنامههای خود قرار داده و اولین نقد را نسبت به مدیر عامل بانک سپه تحت عنوان مدیر عامل بانک سپه و فرصتهای از دست رفته عنوان نموده است. گرچه در چند سال اخیر سعی نمودم مطالب این سایت را مطالعه ننمایم ولی به اجبار این نقد را مطالعه نمودم و بنا به وظیفه شرعی و ذاتی خود، جوابیه آن سایت خبری را خواهم داد.
کلیات: رسانه و رسالت
دوستانی که امروز خود را در مقام نقد مدیران قرار میدهند آیا در دولت عدالت محور توان نقد نداشتند و امروز به یادشان افتاده نقد را شروع کنند و یا سفرهای خارج از کشور با وزرا، مشاورین و مدیران دولت عدالت محور آنها را اینقدر نمک گیر کرده بود که اجابت نمودند گیرایی نمک را؟
الف: نداشتن ارتباط با نخبگان و عدم ارتباط و ملاقات با هماستانیها
براستی نخبه کیست؟ مگر هر فردی که از دستان دولت پاک دستان لوح تقدیر در هر عنوانی دریافت نموده است نخبه تلقی میگردد؟ آیا نخبگان واقعی باید با حضور رسانه در محضر امثال سید کامل تقوینژاد ظاهر شوند تا از نقد رسانهها در امان باشند؟ حال بپندارید امثال حقیر و همین بزرگوار رسانه با حکم سید کامل تقوینژاد مشاور رسانهای و یا مدیر روابط عمومی بانک سپه باشیم و به تبع آن مسائل ذیل روزانه در سایت خبری منعکس میشد.
۱- اولویت مدیر عامل بانک سپه ارتباط با نخبگان اعلام شد.
۲- مدیر عامل بانک سپه از موفقت ترین مدیران کشور میباشد.
۳- اظهار رضایت نود درصدی مخاطبان سایت از اقدامات سید کامل تقوی نژاد در مدیریت بانک سپه و ...
به نظر شما ملاقات با هم استانی ها به صورت حضوری در چنین جایگاه مدیریتی و با مشغلههای کاری زیاد مدیرعامل بانک، از سوی هر فردی اگر انجام نگیرد دلیل بر بی اعتنایی به هم استانی ها می باشد.
ج: عدم کمک به سرمایه گذاران و اخبار ناخوشایند نمایندگان استان.
سه نفر بعنوان نمایندگان استان کهگیلویه و بویراحمد در مجلس شورای اسلامی حضور دارند و به تبع درخواستهای مردمی، تقاضاهایی برای مدیر عامل بانک سپه ارسال مینمایند ولی عمده این موارد سرمایهگذاری محسوب نمیشود. نمونه مصداقی آن، از دوستان حقیر متقاضی دریافت تسهیلات به مبلغ ۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰/ ۱۰ ریال در قالب بنگاههای زود بازده شده بود و یکی از نمایندگان تقاضای ایشان را به پیوست نامهای برای آقای تقوی نژاد ارسال نمود. ضمن پیگیری موضوع از سوی نماینده و متقاضی، مشخص شد بانک طبق سیاستهای مالی که در ابتدای هر سال از طریق بخشنامههای بانک مرکزی ابلاغ مینماید توان پرداخت تسهیلات در نوع آن (کشاورزی) را ندارد. استناد به نگرانیهای نمایندگان استان کهگیلویه و بویراحمد دلیلی بر عدم حمایت از سرمایهگذاران استانی نخواهد شد و همه میدانیم در فضای کنونی جذب آراء مردم در هر عنوان از سوی نمایندگان مهمتر از هر اولویت میباشد.
۲- فرض بر آن داشته باشیم یکی از شرکتهای وابسته به بانک سپه طرحی را در استان کهگیلویه و بویراحمد جهت اشتغالزایی در هر قالبی ارائه نموده است و با چنین فضایی که عمدتاً امثال اینجانب بعنوان هم استانی و اصحاب رسانههای بومی استان ترویج میدهند به یکی از شکلهای زیر عامه مردم اطلاع رسانی می گردند.
اول: سیدکامل تقوینژاد برای بازنشستگی خود طرحی را به استان آورده و تمام اقوام خود را بکار گمارده است.
دوم: این پروژه به نام بانک میباشد و بعد از اخذ مجوزهای لازم به خانواده تقوی نژاد واگذار میگردد.
سوم: مدیرعامل بانک سپه در تقابل نقدهای فراوان این پروژه را شروع کرده امید زیادی از سوی مردم به پایدار بودن طرح و ایجاد فرصتهای شغلی پایدار وجود ندارد.
نوع نگرش (بعد فرهنگی) در خصوص سرمایهگذار کاملاً مغایر با روشهای جذب سرمایهگذار در استان کهگیلویه و بویراحمد میباشد و براستی آیا در استانی که زیرساخت فرهنگی جهت جذب سرمایهگذار حقیقی و یا حقوقی وجود ندارد چگونگی توان منابع بانک دولتی را هزینه نمود.
د: کمکهای انسان دوستان در قالب ساخت مدرسه.
با کسب اطلاع از مدیرکل محترم نوسازی مدارس استان کهگیلویه و بویراحمد جهت مدرسه سیسخت، در این پروژه تاکنون مبلغ پنج میلیارد ریال از سوی بانک هزینه شده است و جهت تکمیل این دبیرستان مشارکتی نیاز به پرداخت مبلغ ده میلیارد ریال از سوی بانک میباشد و با قول مساعدت مدیر عامل محترم بانک سپه، مانده مبلغ بعد از انجام موارد اداری و مکاتبات لازم به اداره کل نوسازی مدارس تخصیص اعتبار میگردد.
در پایان:
دلخوش به ریشههایت نباش ای درخت پیر
گاهی سکوت باد پیامش شکستن است.
امروزه کسانی میتوانند نقد نمایند که دیروزشان را فدای دولتها، امتیازها، سفرها، اشتغالها نکرده باشند. در عجبم مگر دولت قبل مدیران ملی هم استانی کم داشت که حتی احدی از آنها زیر تیغ انتقاد نرفت و امروزه دلواپسان رسانه، خود را در جایگاه مدافع حقوق مردم میدانند. کاش معاملات رسانهای که بدعث دولت عدالت محوران میباشد به جایگاه واقعی رسانه در نقدها، انتقادات و پیشنهادات بدون سهم خواهی برسد و ما ظرفیت داشته باشیم اگر مدیری از نظراتمان استفاده ننمود دلیل بر ناکارآمدیشان نیست.
چندی قبل از دوستی مطلع شدم یکی از سایتهای خبری نقد مدیران ملی هم استانی را در رأس برنامههای خود قرار داده و اولین نقد را نسبت به مدیر عامل بانک سپه تحت عنوان مدیر عامل بانک سپه و فرصتهای از دست رفته عنوان نموده است. گرچه در چند سال اخیر سعی نمودم مطالب این سایت را مطالعه ننمایم ولی به اجبار این نقد را مطالعه نمودم و بنا به وظیفه شرعی و ذاتی خود، جوابیه آن سایت خبری را خواهم داد.
کلیات: رسانه و رسالت
دوستانی که امروز خود را در مقام نقد مدیران قرار میدهند آیا در دولت عدالت محور توان نقد نداشتند و امروز به یادشان افتاده نقد را شروع کنند و یا سفرهای خارج از کشور با وزرا، مشاورین و مدیران دولت عدالت محور آنها را اینقدر نمک گیر کرده بود که اجابت نمودند گیرایی نمک را؟
الف: نداشتن ارتباط با نخبگان و عدم ارتباط و ملاقات با هماستانیها
براستی نخبه کیست؟ مگر هر فردی که از دستان دولت پاک دستان لوح تقدیر در هر عنوانی دریافت نموده است نخبه تلقی میگردد؟ آیا نخبگان واقعی باید با حضور رسانه در محضر امثال سید کامل تقوینژاد ظاهر شوند تا از نقد رسانهها در امان باشند؟ حال بپندارید امثال حقیر و همین بزرگوار رسانه با حکم سید کامل تقوینژاد مشاور رسانهای و یا مدیر روابط عمومی بانک سپه باشیم و به تبع آن مسائل ذیل روزانه در سایت خبری منعکس میشد.
۱- اولویت مدیر عامل بانک سپه ارتباط با نخبگان اعلام شد.
۲- مدیر عامل بانک سپه از موفقت ترین مدیران کشور میباشد.
۳- اظهار رضایت نود درصدی مخاطبان سایت از اقدامات سید کامل تقوی نژاد در مدیریت بانک سپه و ...
به نظر شما ملاقات با هم استانی ها به صورت حضوری در چنین جایگاه مدیریتی و با مشغلههای کاری زیاد مدیرعامل بانک، از سوی هر فردی اگر انجام نگیرد دلیل بر بی اعتنایی به هم استانی ها می باشد.
ج: عدم کمک به سرمایه گذاران و اخبار ناخوشایند نمایندگان استان.
سه نفر بعنوان نمایندگان استان کهگیلویه و بویراحمد در مجلس شورای اسلامی حضور دارند و به تبع درخواستهای مردمی، تقاضاهایی برای مدیر عامل بانک سپه ارسال مینمایند ولی عمده این موارد سرمایهگذاری محسوب نمیشود. نمونه مصداقی آن، از دوستان حقیر متقاضی دریافت تسهیلات به مبلغ ۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰/ ۱۰ ریال در قالب بنگاههای زود بازده شده بود و یکی از نمایندگان تقاضای ایشان را به پیوست نامهای برای آقای تقوی نژاد ارسال نمود. ضمن پیگیری موضوع از سوی نماینده و متقاضی، مشخص شد بانک طبق سیاستهای مالی که در ابتدای هر سال از طریق بخشنامههای بانک مرکزی ابلاغ مینماید توان پرداخت تسهیلات در نوع آن (کشاورزی) را ندارد. استناد به نگرانیهای نمایندگان استان کهگیلویه و بویراحمد دلیلی بر عدم حمایت از سرمایهگذاران استانی نخواهد شد و همه میدانیم در فضای کنونی جذب آراء مردم در هر عنوان از سوی نمایندگان مهمتر از هر اولویت میباشد.
۲- فرض بر آن داشته باشیم یکی از شرکتهای وابسته به بانک سپه طرحی را در استان کهگیلویه و بویراحمد جهت اشتغالزایی در هر قالبی ارائه نموده است و با چنین فضایی که عمدتاً امثال اینجانب بعنوان هم استانی و اصحاب رسانههای بومی استان ترویج میدهند به یکی از شکلهای زیر عامه مردم اطلاع رسانی می گردند.
اول: سیدکامل تقوینژاد برای بازنشستگی خود طرحی را به استان آورده و تمام اقوام خود را بکار گمارده است.
دوم: این پروژه به نام بانک میباشد و بعد از اخذ مجوزهای لازم به خانواده تقوی نژاد واگذار میگردد.
سوم: مدیرعامل بانک سپه در تقابل نقدهای فراوان این پروژه را شروع کرده امید زیادی از سوی مردم به پایدار بودن طرح و ایجاد فرصتهای شغلی پایدار وجود ندارد.
نوع نگرش (بعد فرهنگی) در خصوص سرمایهگذار کاملاً مغایر با روشهای جذب سرمایهگذار در استان کهگیلویه و بویراحمد میباشد و براستی آیا در استانی که زیرساخت فرهنگی جهت جذب سرمایهگذار حقیقی و یا حقوقی وجود ندارد چگونگی توان منابع بانک دولتی را هزینه نمود.
د: کمکهای انسان دوستان در قالب ساخت مدرسه.
با کسب اطلاع از مدیرکل محترم نوسازی مدارس استان کهگیلویه و بویراحمد جهت مدرسه سیسخت، در این پروژه تاکنون مبلغ پنج میلیارد ریال از سوی بانک هزینه شده است و جهت تکمیل این دبیرستان مشارکتی نیاز به پرداخت مبلغ ده میلیارد ریال از سوی بانک میباشد و با قول مساعدت مدیر عامل محترم بانک سپه، مانده مبلغ بعد از انجام موارد اداری و مکاتبات لازم به اداره کل نوسازی مدارس تخصیص اعتبار میگردد.
در پایان:
دلخوش به ریشههایت نباش ای درخت پیر
گاهی سکوت باد پیامش شکستن است.
امروزه کسانی میتوانند نقد نمایند که دیروزشان را فدای دولتها، امتیازها، سفرها، اشتغالها نکرده باشند. در عجبم مگر دولت قبل مدیران ملی هم استانی کم داشت که حتی احدی از آنها زیر تیغ انتقاد نرفت و امروزه دلواپسان رسانه، خود را در جایگاه مدافع حقوق مردم میدانند. کاش معاملات رسانهای که بدعث دولت عدالت محوران میباشد به جایگاه واقعی رسانه در نقدها، انتقادات و پیشنهادات بدون سهم خواهی برسد و ما ظرفیت داشته باشیم اگر مدیری از نظراتمان استفاده ننمود دلیل بر ناکارآمدیشان نیست.
آزموده را دگر باز آزمودن خطاست