گزینه اجماع اصلاح طلبان کهگیلویه کیست؟

کبنا ؛ارسلان پایدار
انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی که قرار است در هفتم اسفندماه سال جاری برگزار گردد را شاید بتوان گفت حساس ترین دوره و غیرقابل پیش بینی ترین دوره دانست. این متن یک تحلیل سیاسی و اجتماعی بر روند انتخابات شهرستان های چهارگانه خواهد بود ولی می شود گفت حساسیت و غیرقابل پیش بینی بودن این دوره را در شهرستان های گچساران و باشت و همچنین بویراحمد و دنا هم دید! به طور خلاصه در حوزه گچساران و باشت غلامرضا تاجگردون هرچند که بنابر عملکرد قابل قبول خود نسبت به نمایندگان ادوار گچساران و باشت می بایست کاری راحت در این حوزه داشته باشد ولی زاویه گرفتن با نیروهای اصلاحطلبان فکری تحت فرماندهی فکری بهرام تاجگردون و علی خواجوی و همچنین عزم اصولگرایان برای ائتلاف بر یک گزینه ترک برای حضوری حداکثری در انتخابات، کار غلامرضا تاجگردون را غیرقابل پیش بینی و حساس نموده است.
در حوزه بویراحمد و دنا برخلاف شهرستان های گرمسیری هنوز تب سیاسی آن شروع نشده و فقط گهگاهی اصولگرایان جلساتی ناموزون و ناهماهنگ دارند که این جلسات باعث اختلافات بیشتر آنها شده است. هدایتخواه با توجه به جو جامعه و تفکر غالب اعتدال و اصلاحطلبی، زمان حضور خود را به دوره های بعد موکول کرده و در این بین گزینه های متعددی برای اصولگرایان بویراحمد و دنا برای اجماع وجود دارد که اگر اصلاحطلبان شهرستان های بویراحمد و دنا با محوریت سیدباقر موسوی و دکتر مندنی پور بر روی گزینه ای اجماع کنند کار سختی برای پیروزی نداشته باشند و در بحث انتخابات شهرستان های سردسیری استان یک جمله می توان گفت و آن اینکه زارعی پور نماینده کنونی این خطه شانس بسیار کمی برای حضور مجدد در مجلس خواهد داشت زیرا نه اصلاحطلبان دیگر از او حمایت خواهند کرد و نه اصولگرایان دل خوشی از او دارند حال بماند که نقطه مشترک اصولگرایان و اصلاحطلبان بویراحمد و دنا، موضوع باج دادن بیش از حد زارعی پور به غلامرضا تاجگردون در گماردن پست های کلیدی استان می باشد.
و اما موضوع اصلی بحث یعنی حوزه سیاسی شهرستان های چهارگانه؛
ابتدا چند جمله کوتاه و سپس تشریح یک به یک جملات را در این مرقومه خواهیم داشت؛ ۱؛ بهترین دوره برای پیروزی اصلاحطلبان در مجلس همین دوره می باشد. ۲؛ موحد نمی آید! ۳؛ شانس اجماع در بین اصلاحطلبان بیشتر از اصولگرایان می باشد ۴؛ گزینه اصلاحطلبان این سه نفر میباشند منطقیان، رستاد یا لاهوتی
شهرستان های کهگیلویه، بهمئی، چرام و لنده بزرگترین حوزه انتخابیه استان کهگیلویه و بویراحمد می باشد.جایی که اصولگرایان سال های سال است کرسی بهارستان چه قرمز رنگ و چه سبزرنگ آن را در اختیار دارند. انشقاق و اختلاف بین اصلاحطلبان که اکثریت آرا این حوزه را دارند سال هاست که موحد و بزرگواری را به مجلس می فرستند. انشقاق و اختلافی که دلایل و عوامل بوجود آمدن آن در این مقال جای بحثی برای آن نیست و نگاه ما به روزهای سال ۱۳۹۴ می باشد.
۱؛ پیروزی حسن روحانی در خردادماه ۱۳۹۲ با رای اصلاح طلبان و رویکرد جدید دولت و مردم برای تغییر در همه ارکان باعث امیدواری سیاسیون اصلاح طلب در کل کشور و به تبع آن در استان و شهرستان های چهارگانه شد. مدیرانی با مشی اعتدال و نزدیک به طیف اصلاحطلبان باعث اندک قدرت اصلاحات در جامعه شد و همچنین بنابر انتخابات مجلس گذشته بخصوص مجالس بعد از انتخاب رئیس جمهور جدید نشان می دهد که در همه ادوار، مجلس منتخب با دولت هماهنگ بوده و مشی دولت و مجلس با دولت های اصلاحطلب و اصولگرا یکی بوده است. این دلیل اول برای بهترین زمان پیروزی اصلاحطلبان می باشد. دلیل دوم برای بهترین زمان را می شود عملکرد علی محمد بزرگواری برشمرد. بزرگواری را شاید بتوان گفت از معدود پدیده های پرسروصدا در سطح کشور و حتی در عرصه جهانی در مجلس نهم برشمرد.این پدیده که متاسفانه جنبه منفی داشته برخلاف پدیده نمایندگی گچساران با جنبه مثبت ( اولین نمایند استان که چنین مناصبی را در مجلس کسب کرده است) با شعارهای سیاسی در مجلس بر علیه سران اصلاحات، موضوع چماق لری که تبعات بسیار سنگینی برای شهرستان های چهارگانه داشت، نداشتن عملکرد قابل قبول در عرصه شهرستانی و کشوری و ... همه و همه دست به دست هم داده تا به لطف وجود رسانه های متعدد، جو عمومی و روانی جامعه به دنبال تغییر باشد و این تغییر را شاید در گزینه های اصلاحطلبان ببینند زیرا عملکرد غلامرضا تاجگردن در گچساران به عنوان یک اصلاحطلب، مردم را به این جبهه خوشبین کرده است.
دلیل سوم برای بهترین زمان پیروزی اصلاحطلبان، انشقاق و اختلاف شدید اصولگرایان می باشد.که شاید بتوان گفت این اختلاف و انشقاق بعد از انقلاب بی سابقه و کم نظیر بوده است.جلسات متعدد اصولگرایان بدون دعوت از بزرگواری که نماینده اصولگرا در سطح ملی است و همچنین جلسات بدون نتیجه در شیراز و دهدشت و تهران که گاها با حضور ۵ یا ۶ نفر و در جلساتی با ۸ کاندید تشکیل می گردد و به سخره گرفتن آن جلسات توسط بزرگواری و انگ زدن به این کاندیداها و دعوت از عدل هاشمی در دو جلسه آخر نشان از انشقاق و اختلاف شدید اصولگرایان در این حوزه می باشد تا جایی که مژدهی پور به فعالیت آشکار برای انتخابات می پردازد، دکتر تقوی عزم خود را برای حضور جزم کرده، عدل هاشمی منابع مالی خود را برای انتخابات بسیج کرده ، کریمیان به امید حمایت موحد جلسات خانوادگی و قومی خود را تشکیل داده ، فیاضبخش که به نوعی سخنگوی جلسات اصولگرایان منهای بزرگواری می باشد با پشتوانه رای قبلی خود امید به حضور مجدد دارد.حاج اصغر حبیبی اقوام خود را به دور خود جمع کرده و خانه به خانه خود را در قالب یک کاندید نشان می دهد و شیخ نظری و اندرزیان و ...
دلیل چهارم برای بهترین زمان پیروزی اصلاحطلبان، موج اجماع خواهی و گسترش ذهنیت فقط یکنفر در بدنه سیاسیون و عوام منتسب به اصلاحطلبان می باشد. و میشود گفت عوام و نخبگان اصلاحات در شهرستان های چهارگانه به یک نقطه مشترک رسیده اند. در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی اگر سری بزنیم خواهیم دید همه خواهان اجماع بر روی یک گزینه ونگران از چندگزینه ای می باشند که این تفکر در این حوزه تاکنون سابقه نداشته است و این شاید کار را برای نخبگان اصلاحطلب در این حوزه راحت تر کند.
۲؛ موحد نمی آید ؛ این دوره را شاید دوره پایان موحدیسم و از هم پاشیدگی لیدرهای باثبات و کاریزماتیک موحد نامید! جلسات اصولگرایان با حضور موحد و به محوریت او نشان می دهد که موحد دغدغه دارد و نگران است. این اولین بار است که موحد تعدادی از کاندیداها را دور هم جمع می کند برای اجماع! مگر موحد نیاز به حمایت مژدهی پور و فیاضبخش و عدل هاشمی و کریمیان و تقوی و ... دارد؟ مگر موحد بدون آنها نمی تواند رقیبی سرسخت و جزو گزینه های پیروز انتخابات باشد؟ دعوت نشدن از بزرگواری به این جلسات مگر کار موحد نیست؟ و موحد دوست ندارد بزرگواری گزینه اجماع اصولگرایان باشد! اینها همه نشان دهنده عدم حضور موحد است.موحد سابقه ردصلاحیت دارد و این دلیل دیگری برای نیامدن موحد به عرصه انتخابات است. موحد خود دوست دارد که طعم نمایندگی را دوباره بچشد ولی او سد بزرگ شورای نگهبان را روبروی خود می بیند و برای همین حداقل علاقه مند است نقش رهبری جریان را در دست بگیرد و یک گزینه را به نمایندگی از خود به مجلس بفرستد. و این در صورتی است که هیچکدام از آن ها دیگر موحد نمی شود و موحد فقط یکی است و این را طرفداران او خوب می دانند که این انتخابات شاید پایان موحدیسم و لیدرهای تشکیلاتی او خواهد بود!
۳؛ گزینه اصلاحطلبان این سه نفر می باشند؛ اصلاحطلبان به علت اینکه تا بحال در قدرت نبوده اند حداقل در سال های اخیر و سال ها در انزوای سیاسی قرار گرفته بودند برای معرفی کاندیدا با محدودیت هایی مواجه هستند و این محدودیت آنها را برای معرفی گزینه هایی جدید برای توده مردم و عوام بسیار سخت کرده است. توده ای که بهرام تاجگردون و منطقیان و لاهوتی و رستاد را فقط می شناسند شناسایی کاندیداهای دیگر برای آنها در این بازه زمانی کار سخت و هزینه بردار خواهد بود.اصلاحطلبان به دنبال یک لقمه آماده برای هوادارانشان می باشند و تیم سیاسی انها قطعا توانایی معرفی گزینه های جدیدی نخواهد داشت. سیدکامل تقوی نژاد ،دکتر اسماعیلی، مجید باقریان، دکتر نریمانی، شیخ صدوقی، دکتر حجت خواه، دکتر دارا کریمی نژاد، دکتر چمن، گنجی پور، سیف السادات و ... همگی پتانسیل های بسیاری برای کاندیدا شدن دارند ولی قطعا هزینه های تبلیغی زیادی بر پیکره اصلاحطلبان در این بازه زمانی کم و معرفی انها به مردم و با حجم وسیع تبلیغات سوء و تخریب خواهد زد.
محمود منطقیان، سیدقادر لاهوتی و لطیف رستاد گزینه هایی شناخته شده که هم مردم آنها را می شناسند و هم نخبگان سیاسی روی آنها توان سرمایه گذاری دارند.
در میان این سه گزینه شاید بتوان گفت لطیف رستاد گزینه اجماع اصلاحطلبان در اسفند ۹۴ خواهد بود. به دلایل زیر؛
یک؛ منطقیان و لاهوتی سابقه ردصلاحیت توسط شورای نگهبان را دارند و بسیار سخت است که بپذیریم شورای نگهبان به دنبال تایید این دو نفر باشد و همین سابقه باعث ردصلاحیت مجدد آنها خواهد بود. حال آنکه رستاد سابقه ردصلاحیت ندارد و این کار را برای اجماع راحت تر خواهد کرد.
دو؛ رقابت رستاد در مقابل بزرگواری و ائتلاف ستادهای منطقیان و لاهوتی در آن سال را شاید بتوان گفت یک تجربه خوب و خاطراتی مثبت برای اصلاحطلبان دانست جایی که رستاد با اختلافی اندک و آن هم در مدت یک هفته مهلت برای تبلیغات، رقابت را واگذار کرد. و این تجربه و خاطرات کار را برای اجماع راحت تر خواهد کرد.
سه؛ انزوای سیاسی اصلاح طلبان در زمان ریاست جمهوری احمدی نژاد بخصوص بعد از جریانات ۸۸ موجب فاصله گرفتن نخبگان سیاسی اصلاحات از عرصه سیاست و به تبع فاصله گرفتن از نیروها و توده مردم شد و شاید بتوان گفت لطیف رستاد از معدود سیاستمداران اصلاحطلب استان بود که این رابطه را هیچگاه قطع نکرد و بارها در جلساتی به نمایندگی از این جبهه سیاسی شرکت و بیانیه های مختلفی در دفاع از اصلاحطلبان نوشت و سعی کرد این ارتباطات حفظ شود تا جایی که به عنوان سخنران پیش از صحبت های سیدمحمد خاتمی در یاسوج به نمایندگی از طیف اصلاحات سخنرانی کرد که صحبت های او هنوز در یاد سیاسیون هست و خواهد بود.سخنرانی لطیف رستاد در حضور حجت الاسلام ملک حسینی نماینده ولایت فقیه در استان در دفاع از اصلاحطلبان به زندان رفته استان که با استقبال نماینده مجلس خبرگان مواجه شد همه و همه نشان دهنده حضور رستاد در دوران انزوای سیاسیون اصلاحطلب در سطح استان می باشد در جایی که لیدرهای جریان سیاسی در انزوا یا درکنج خانه نشسته بودند.
حضور سیاسی رستاد در نبود چهره های شاخص استانی باعث معرفی او به عنوان ریاست ستادهای میرحسین موسوی، هاشمی رفسنجانی، دکتر عارف و حسن روحانی گردید و بیش از پیش خود را به عنوان مامن و پناه اصلاحطلبان استان در کنار دیگر سیاسیون نشان داد.
روابط اجتماعی بالا، حضور مداوم رستاد در عرصه اجتماعی و سیاسی استان و شهرستان، ارتباط با لیدرهای سیاسی و شناخته شده در سطح شهرهای استان و مقبولیت عام در بین جوانان ونخبگان سیاسی کار را برای اجماع بر او راحت تر خواهد کرد.
چهار؛ سابقه اجرایی رستاد : مدیر جهادکشاورزی شهرستان کهگیلویه در دولت اصلاحات و کارشناس جهادکشاورزی و مسئول شیلات جهاد کشاورزی استان و همچنین جوان بودن و پتانسیل بالای توانایی در انجام امور اجرایی و همچنین تخصص در برنامه ریزی که به زعم همه دوستان و همکارانش خصیصه اصلی او می باشد او را نسبت به دیگر گزینه ها برای اجماع در اولویت قرار می دهد.
پنج؛ شناخته بودن رستاد برای عوام و توده مردم و کاهش دادن هزینه تبلیغات و کم کردن ریسک اصلاحطلبان برای پیروزی از عوامل اجماع برای اصلاحطلبان روی لطیف رستاد است.
و خلاصه اینکه شاید بتوان گفت؛
رستاد اشتباه سیاسی نداشته است، او رابطه اش را با مردم و سیاسیون قطع نکرد، رابطه اجتماعی بالا و قدرت کلام در جذب نیرو را دارد، حمایت طیف وسیعی از نیروهای فکری و جریانی را در سطح استان دارا می باشد، رابطه او با عوامل اجرایی و نیروهای دولتی خوب است و شاید بتوان گفت رابطه بین مخالفان استاندار و موافقان استاندار رستاد باشد، مراجعات مردمی روزانه مردم به رستاد نشان دهنده میل اجتماعی به ایشان می باشد و در مجموع می شود گفت اصلاحطلبان با اجماع بر لطیف رستاد در این چندماه مانده به انتخابات گام بسیار بزرگی برای پیروزی در انتخابات اسفند ۹۴ خواهند برداشت.