مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛سید علی موسوی
با عرض احترام به بنیانگذار کبیر انقلاب حضرت امام (ره) و سلام و آرزوی طول عمر با عزت برای رهبر عزیزتر از جانمان حضرت امام خامنه ای
مردم عزیز و شریف شهر و دریارم سلام علیکم
نمیدانم چگونه سر صحبت را با شما جوانان دیروز و امروز شهرم آغاز کنم، ابتدا دلم میخواهد سر صحبتم با جوانان دیروز شهرم باشد؛
با پدران و مادرانی که لوله های نفت را بستند تا کمر پهلوی بشکند،با آنانی که عزیزانشان را به سوی جنگ تحمیلی ۸ ساله فرستادند تا خدای ناکرده دشمن بعثی نگاه چپ به ناموسمان نکند، رفتند و شهید شدند و داغ بر دل پدران و مادران خود گذاشتند تا زمینه آسایش ما فراهم شود، بگذریم شما بزرگان به نوبه خود وظیفه ای بس بزرگ بر گردن ما دارید و تا ابد نسلهای بعد بدهکار و مدیون شماهایند؛
و اما امروز و الان سر صحبتم با جوانان شهرم،هم سن و سالان خودم می باشد:
شما جوانانی که تا چند سال پیش نا امید به آینده بودید و در انتظار معجزه به پای صندوق های رای آمدید هرچند همه نه اما جمع کثیری آمدند و باز هم همانند دوره های قبل به نماینده قبلی شهرمان اعتمادی نکردند و دیگری را به مجلس فرستادند با این طرز فکر که عده ای امیدوار و عده ای دیگر نیز فقط از سر تکلیف و نا امید اما در انتظار معجزه؛
ولی اینبار آیا معجزه رقم می خورد؟؟
اینبار مردم شهرم با رای اعتماد بیشتری نماینده تازه ای انتخاب کرده بودند؛
اینبار مردم شهرم مردی را راهی صندلی نرم بهارستان کرده بودند که با تهران بزرگ آشنایی بیشتری داشت؛
اینبار مردم شهرم مردی را انتخاب کرده بودند که پست مدیریتی کشوری در کارنامه داشت؛
.... و همین چند مورد کوتاه اما بزرگ نور بسیار ناچیزی از امید در دل جوانان شهرم روشن کرد و می شد معجزه را انتظار کشید؛
بله!
آقای تاجگردون راهی بهارستان شدند.
و اما شهرم دهستانی بزرگ بود، نیاز داشت دستی به سر رویش کشیده شود، دستی بزرگ و در خورش تا شاید اگر رزمنده زمان جنگی که در آن روزهای جنگ تحمیلی از شهرم به سوی خوزستان عزیز رفته دوباره گذرش به گچساران افتاد، تفاوت را ببیند.
شهرم باید پوست عوض می کرد و این بودجه ای کلان میخواست یا همان معجزه!
دکتر تاجگردون رییس قلب مجلس کمیسیون برنامه بودجه شد و ما نیز سرخوش از این موفقیت و امیدوار به آینده...
مطمئن شدم اینار معجزه نزدیک است، اما نه آن معجزه بزرگ؛
چرخ شهرداری چرخید،خیابانها آسفالت شدند و بولوار ها جدول گذاری، پیاده رو ها سنگفرش شدند و پارکها و فضاهای ورزشی بیشتر شد و من به نوبه خود امیدوار.... .
و اما جناب وکیل آقای تاجگردون عزیزهر چند ناچیز و کوتاه از زحمات شبانه روزیتان گفتم اما میخوام از مرضی بگویم که دیگر حاد شده و همه گیر؛
همه خانواده های شهرم با این مرض دست و پنجه نرم می کنند و بی شک همتی مضاعف می خواهد تا این بیماری را یه دوره نقاهت و بعد از آن به سلامتی کامل رساند،همان وازه هک شده بر روی پیشانی جوانان شهرو دریارت که کنار نامشان می باشد؛
جوان - تحصیل کرده - بیکار
جناب اقای تاجگردون پتروشیمی اگر بنا به راه اندازی در سالهای آتی باشد، دردی از این همه ازدحام دوا نمی کند،هرچند امیدی به آن نیست.
از نفوذتان استفاده کنید و یرمایگذاران را یه این بندر خشک بیاورید، آب - خاک و متخصص بیکار فراوان دارد و مهم همان بحث بودجه و سرمایگذاری است که اگر قرار باشد به دست شما صورت نگیرد،جایگزینی با قدرت نفوذ شما نداریم بی شک!
و اما دوباره جوانان شهرم:
بیایید بار همت را ببندیم و این لطف خداوندی را شکر گذار باشیم چرا که اگر بنا به باز کردن گره باشد،فقط گره کارمان را جناب تاجگردون می تواند باز کند، بیایید اینبار یک چهار سال دیگر اعتماد به ایشان کنیم و این دوره نیز ایشان را در همان بهارستان نگه داریم و قطعا معجزه صورت می‌گیرد.
بیایید امیرکبیر را امیر کبیر کنیم.
ومن الله توفیق
*کارشناس ارشد مهندسی صنایع
با عرض احترام به بنیانگذار کبیر انقلاب حضرت امام (ره) و سلام و آرزوی طول عمر با عزت برای رهبر عزیزتر از جانمان حضرت امام خامنه ای
مردم عزیز و شریف شهر و دریارم سلام علیکم
نمیدانم چگونه سر صحبت را با شما جوانان دیروز و امروز شهرم آغاز کنم، ابتدا دلم میخواهد سر صحبتم با جوانان دیروز شهرم باشد؛
با پدران و مادرانی که لوله های نفت را بستند تا کمر پهلوی بشکند،با آنانی که عزیزانشان را به سوی جنگ تحمیلی ۸ ساله فرستادند تا خدای ناکرده دشمن بعثی نگاه چپ به ناموسمان نکند، رفتند و شهید شدند و داغ بر دل پدران و مادران خود گذاشتند تا زمینه آسایش ما فراهم شود، بگذریم شما بزرگان به نوبه خود وظیفه ای بس بزرگ بر گردن ما دارید و تا ابد نسلهای بعد بدهکار و مدیون شماهایند؛
و اما امروز و الان سر صحبتم با جوانان شهرم،هم سن و سالان خودم می باشد:
شما جوانانی که تا چند سال پیش نا امید به آینده بودید و در انتظار معجزه به پای صندوق های رای آمدید هرچند همه نه اما جمع کثیری آمدند و باز هم همانند دوره های قبل به نماینده قبلی شهرمان اعتمادی نکردند و دیگری را به مجلس فرستادند با این طرز فکر که عده ای امیدوار و عده ای دیگر نیز فقط از سر تکلیف و نا امید اما در انتظار معجزه؛
ولی اینبار آیا معجزه رقم می خورد؟؟
اینبار مردم شهرم با رای اعتماد بیشتری نماینده تازه ای انتخاب کرده بودند؛
اینبار مردم شهرم مردی را راهی صندلی نرم بهارستان کرده بودند که با تهران بزرگ آشنایی بیشتری داشت؛
اینبار مردم شهرم مردی را انتخاب کرده بودند که پست مدیریتی کشوری در کارنامه داشت؛
.... و همین چند مورد کوتاه اما بزرگ نور بسیار ناچیزی از امید در دل جوانان شهرم روشن کرد و می شد معجزه را انتظار کشید؛
بله!
آقای تاجگردون راهی بهارستان شدند.
و اما شهرم دهستانی بزرگ بود، نیاز داشت دستی به سر رویش کشیده شود، دستی بزرگ و در خورش تا شاید اگر رزمنده زمان جنگی که در آن روزهای جنگ تحمیلی از شهرم به سوی خوزستان عزیز رفته دوباره گذرش به گچساران افتاد، تفاوت را ببیند.
شهرم باید پوست عوض می کرد و این بودجه ای کلان میخواست یا همان معجزه!
دکتر تاجگردون رییس قلب مجلس کمیسیون برنامه بودجه شد و ما نیز سرخوش از این موفقیت و امیدوار به آینده...
مطمئن شدم اینار معجزه نزدیک است، اما نه آن معجزه بزرگ؛
چرخ شهرداری چرخید،خیابانها آسفالت شدند و بولوار ها جدول گذاری، پیاده رو ها سنگفرش شدند و پارکها و فضاهای ورزشی بیشتر شد و من به نوبه خود امیدوار.... .
و اما جناب وکیل آقای تاجگردون عزیزهر چند ناچیز و کوتاه از زحمات شبانه روزیتان گفتم اما میخوام از مرضی بگویم که دیگر حاد شده و همه گیر؛
همه خانواده های شهرم با این مرض دست و پنجه نرم می کنند و بی شک همتی مضاعف می خواهد تا این بیماری را یه دوره نقاهت و بعد از آن به سلامتی کامل رساند،همان وازه هک شده بر روی پیشانی جوانان شهرو دریارت که کنار نامشان می باشد؛
جوان - تحصیل کرده - بیکار
جناب اقای تاجگردون پتروشیمی اگر بنا به راه اندازی در سالهای آتی باشد، دردی از این همه ازدحام دوا نمی کند،هرچند امیدی به آن نیست.
از نفوذتان استفاده کنید و یرمایگذاران را یه این بندر خشک بیاورید، آب - خاک و متخصص بیکار فراوان دارد و مهم همان بحث بودجه و سرمایگذاری است که اگر قرار باشد به دست شما صورت نگیرد،جایگزینی با قدرت نفوذ شما نداریم بی شک!
و اما دوباره جوانان شهرم:
بیایید بار همت را ببندیم و این لطف خداوندی را شکر گذار باشیم چرا که اگر بنا به باز کردن گره باشد،فقط گره کارمان را جناب تاجگردون می تواند باز کند، بیایید اینبار یک چهار سال دیگر اعتماد به ایشان کنیم و این دوره نیز ایشان را در همان بهارستان نگه داریم و قطعا معجزه صورت می‌گیرد.
بیایید امیرکبیر را امیر کبیر کنیم.
ومن الله توفیق
*کارشناس ارشد مهندسی صنایع
انشااله پیروز می شود