از حواشی سفر نوبخت تا اتفاقات این روزهای گچساران

کبنا ؛بهنام عکاشه
این روزها با سفر دکتر نوبخت معاون رئیس جمهوری اخبار و تحلیل های زیادی حول این سفر در جامعه دهن به دهن گشت.
همچنین در حوزه اشتغال، سیاست، برخورد ناشایت مدیران اجرائی با خبرنگاران و... اخباری در استان بود. در این نوشتار نظرات نویسنده نسبت به این مسائل بیان خواهد شد.
ظرفیت پائین مسئولان استان؛ وقتی مدیران کشوری می آیند
بسیار مهم است که مدیران استانی به این درک برسند که دیدن آقای نوبخت یا دیگر مدیران کشوری هر چند سال یک بار میسر می شود ولی اصحاب رسانه هر روزه آنها را می بینند و به قولی کارشان به هم می افتد.
خجالت آور است که مدیرانی به خاطر چاپلوسی و دست بوسی آقایان وزیر و وکیل دست به اقداماتی خلاف شعور اجتماعی و رسانه ای می زنند. توصیه به خبرنگاران این است که در همین روزها به صورت عملی پاسخ اقدامات مدیران کم ظرفیت را بدهند تا شاهد تکرار این اتفاقات نباشم و مدیران محترم مطمئن باشند که این اتفاقات روی رفتار رسانه ها با آنان تاثیر جدی خواهد داشت.
رسانه ها واسط مردم و مدیران هستند و چشم و گوش مردم خبرنگاران و عکاسان هستند و برخورد با آنان برخورد با مردم تلقی می گردد.
چراغ سبز نوبخت به تاجگردون
نوبخت: آقای تاجگردون سرمایه دولت و ملت ایران است که ما هم[دولت] باید از وجود ایشان استفاده کنیم.
این نظر گرچه خیلی گذرا بیان شد ولی می تواند تغییرات اساسی در صفحه سیاسی استان بوجود بیاورد. علیرغم شایعاتی مبنی بر اختلافات جدی میان نوبخت و تاجگردون در مسائل مدیریتی و اقتصادی، بیان این سخن در محفلی عمومی با علم به اینکه در جامعه توزیع خواهد شد قابل تحلیل می باشد.
اینکه تاجگردون به چراغ سبز دولت روحانی چه پاسخی خواهد داد بستگی به نوع نگاه وی به دولت و مجلس دارد.
تاجگردون بارها اعلام کرده مایل نیست کرسی مجلس را با سمتی در دولت عوض کند. او البته گزینه مناسبی برای سمتی بود که نوبخت بر آن تکیه زده است.
تاجگردون به خاطر عدم اطمینان از رای آوری گزینه خود در گچساران و باشت، پایان دادن به پروژه هائی که در حوزه انتخابیه اش آغاز کرده است و مسائل دیگر، تا کنون این گزینه را بررسی نکرده و در صورت قبول این انتخاب، اصولگرایان گچساران امیدواری زیادی برای رقابت با کاندیدای معرفی شده از سوی او خواهند داشت.
از عبدالرحیم رحیمی، ساسان تاجگردون، هادی زارع پور، جعفر گوهرگانی و حسن نوروزی به عنوان گزینه هائی برای آینده(احتمالا برای انتخابات سال ۱۳۹۸) جریان نوظهور اصلاح طلبی در گچساران نام می برند.
بیکاری و اقدامات کلیشه ای و بی ثمر مدیران گچسارانی
شرکت کولهام، پایاب کوثر، پتروشیمی، روغن نباتی، سابیر و آب نیرو این روزها زیاد حرف و حدیث بیرون می آید.
طبق گفته منابع مطلع بیش از نیمی از پرسنل سد چم شیر را نیروهای غیربومی تشکیل می دهند و این می تواند زنگ خطری اجتماعی باشد.
تشکیل کارگروه و ... برای رفع این معضل مناسب نبوده و فقط تقصیرها را تقسیم و به نومیدی میان جوانان شهر منجر خواهد شد.
مشکلات مسکن مهر و بی توجهی مدیران در گچساران

این بخش از گچساران هنوز هم درگیر مسائل زیادی است که متاسفانه تا کنون علیرغم پیگیری های کلامی و مکتوب مدیران اجرائی و سیاسی اقدامی قابل توجه صورت نگرفته است.
برخی از مکاتبات در اختیار کبنا نیوز قرار گرفته است که بوضوح نشان از بی درایتی و بی توجهی مسئولین علیرغم اطلاع از مشکلات این بخش مهم شهر دارد.
شرکت نفت و فوتبال گچساران
به نظر می رسد آرامش نسبی بر شرکت نفت حکمفرمائی می کند و مدیر جدید این سازمان به اوضاع مسلط شده است.
اگرچه مشکلاتی که پیش از این به ان اشاره شده است کماکان به قوت خود باقیست ولی کارشناسان نفتی در گچساران به آینده این شرکت امیدوار هستند.
سقوط تیم فوتبال نفت گچساران علیرغم شایستگی ها، موجب انجام مصاحبه هائی از سوی برخی مقصرین سقوط شد.
اینکه عده ای بخواهد برای فرار از مسئولیت تقصیر را گردن این و آن بیندازند بی انصافی است. مدیر این باشگاه در گچساران از مدیران باتجربه و متکی بر علم مدیریت بوده که اتفاقا طبق شنیده ها، به خاطر دوری از حاشیه ها،کمترین دخالتی را در امور این باشگاه کرد و دست مسئولین فنی را برای انجام تحولات باز گذاشت.
اگرچه مسئولیت پذیری کاملا امری حرفه ای است اما اینکه برخی غیرمنصفانه بخواهند سقوط را به وی منتسب کنند امری دور از اخلاق است.
اختلافات دامنه دار در آموزش پرورش گچساران

در حوزه آموزش و پرورش همچنان شاهد اختلافات میان مدیران ارشد این سازمان هستیم و دخالت مسئولین آموزشی و سیاسی برای پایان دادن به وضعیت نامناسب مدیریتی در آموزش و پرورش امری ضروری به نظر می رسد.
به زودی تحلیل در این باب منتشر خواهد شد.
اعمال تغیرات در خیابان بلادیان؛ کارشناسانه و بدون عجله
طرح سنگفرش نمودن خیابان بلادیان هم این روزها سروصدای خیلی ها را درآورده است و بازارایان در این میان بیشترین سهم را دارند.
بی توجهی کارشناسان به مقوله توجیه افکار عمومی، بیان غیرکارشناسی طرح های کذب، استفاده سیاسیون از نارضایتی ها و دامن زدن منتقدین جریان حاکم به نارضایتی ها می تواند موانعی برای این طرح باشد.
اگر کارشناسان و مشاورین طرح به توجیه مردم بپردازند و مشکلات اجرای آن و اتفاقات خوب در صورت اجرای آن را با مردم در میان بگذارند به نظر می رسد طرحی نسبتا خوب می باشد.
علیرغم مخالفت های موجود، بررسی های میدانی راقم نشان می دهد این طرح موافقین نگرانی هم دارد که بیشتر به تجربه تلخ زیرگذر اشاره می کنند.
به هر حال باید منتظر ماند تا کارشناسان طرح را بررسی  ونظرات خود را به بازاریان و مردم منتقل نمایند.
تبعات اجتماعی انجام چنین طرح هائی نباید از نظر دور داشته شود.